آندم که مرا در لحدم بگذارند
از بهر سوال آن دو ملک روی آرند
گویند به من که دین و آیین تو چیست
گویم که بجزء حب علی چیزی نیست
اندر لحدم آن دو ملک را دیدم
اعضاء و جوارح مرا بوییدند
دیدند به جزء حب علی چیزی نیست
از آمدن خویش خجل گردیدند
نظرات شما عزیزان: